تیزمووی

پسری برای مراقبت از پدر بیمارش به زادگاهش باز می گردد.

با نزدیک شدن به کریسمس، کراگلین اوفونتری داستانی را برای نگهبانان تعریف می کند که چگونه یوندو اودونتا کریسمس را برای پیتر کویل در کودکی خراب کرد. مانتیس با درکس در مورد یافتن یک هدیه عالی برای کریسمس برای کویل بحث می کند، زیرا دومی پس از از دست دادن گامورا همچنان افسرده است. پس از طوفان فکری برای ایده ها، آنها تصمیم می گیرند به زمین بروند و قهرمان دوران کودکی کویل، بازیگر کوین بیکن را بازیابی کنند..

وقتی ویلبر موش کور خوش تیپ متوجه شد که علاقه زیادی به دنیای لباس و مد دارد. همه چیز وارونه شد...

پس از اینکه یک دانشمند شرور استعدادهای بازیکنان فوتبال را می دزدد، چهار هوادار جوان فوتبال دور هم جمع می شوند تا به بازیکنان مورد علاقه خود کمک کنند تا توانایی های خود را بازیابند، اما...

زمانی که شکارچی جایزه یان سوان (بروس ویلیس) پس از ناپدید شدن در آب های مائویی مرده فرض می شود، پسر سوان رایان (بلیک جنر)، شریک سابقش (استفان دورف) و یک کارآگاه محلی (پرایا لوندبرگ) به دنبال او می گردند. . پس از اینکه قاتلان او یک دلال قدرت بی رحم (جان تراولتا) را تهدید می کنند، رایان و خدمه اش به جامعه جزیره ای به شدت محافظت شده شهر پارادایس سفر می کنند، جایی که به نظر می رسد تا زمانی که با یک متحد غیرمنتظره دوباره متحد شوند، چاره ای ندارند.

"شزم!" که بر روی بلک آدام، شخصیت شرور داستان تمرکز دارد.

فیلمی بر اساس کتابی برای کودکان درباره تمساحی که در شهر نیویورک زندگی می کند.

داستانی کاملا شخصی درباره قدرت خانواده و تعقیب بین نسلی رویای آمریکایی.

بر اساس یک داستان واقعی در سال 1909، در مورد پسری به نام ویلی بوی که عاشق یک دختر زیبای بومی به نام کارلوتا شد، روایت شد. اما پدر کارلوتا، رهبر قبیله محلی، به آنها اجازه ازدواج نمی دهد. در همین حال، با افزایش درگیری بین آنها، پدر کارلوتا بر اثر شلیک تصادفی کشته می شود و عاشقان جوان به صحرای موهاوی می گریزند. حالا پلیس محلی به دو کارآگاه آمریکایی دستور داد تا آنها را دستگیر کنند اما...

دختر جوانی با کمک موجودی غول پیکر که نیمی انسان و نیمی شیطان است به دنبال پدرش می گردد که در سرزمینی رویایی گم شده است.