یک داستان جاده ای اکشن ماجراجویی مدرن که در آن یک دختر 17 ساله به نام سوزومه به یک مرد جوان مرموز کمک می کند تا درهایی را که در سراسر ژاپن فاجعه می آفریند، از سمت بیرون ببندد.
در طول سفر با قطار به دهلی نو، یک جفت کماندو با ارتشی از راهزنان مهاجم روبرو می شوند.
جنگی بین دو جبهه ی سازمان های اطلاعاتی هند و تشکیلات پاکستانی شکل می گیرد.
رائول و بوجا زوج سالمندی هستند که سال هاست با عشق زندگی کرده اند و همه چیز را برای فرزندانشان فراهم کرده اند. به خاطر مشکلات مالی فرزندانشان، خود را بازنشسته کرده اند و فرزندانشان تصمیم میگیرند آنها را از هم جدا کنند و باعث عذاب آنها می شوند... .
غریبه ای در شهر است که سوالاتی برایش ایجاد می شود که تا به حال کسی به آن فکر نکرده است. برای پاسخ به این سوال ها او را راهی یک سفر شاد، مهیج و عاشقانه می کند... .
در سال 1983، هنگامی که هند هنوز مستعمره ی بریتانیا بود، حاکم نظامی منطقه «سروان راسل»، شرط می گذارد که اگر اهالی دهکده ی «چامپانر» بتوانند مردانش را در بازی کریکت شکست دهند، کل ایالت را برای مدت سه سال از پرداخت مالیات معاف خواهد کرد.
سودیز یک نابینای مادرزادی، با خدمتکار خانه اش باوانی به تنهایی زندگی می کند. در حالی که بهوانی بیرون است، علی را برای کمک در اطراف خانه می برد. هر دو بهوانی و علی نسبت به یکدیگر حسادت می کنند ...
